در بازار، جدای از سن، نژاد و یا هر عامل دیگر تنها سه چیز مورد توجه قرار می گیرد: ارزش گذاری، ارائه ارزش و ارزش گرفتن. ارزش گذاری به معنی نوآوری محصول است، ارائه ارزش به معنی نوآوری در بازاریابی. شما می توانید نوآوری در هر سه سطح را با هم داشته باشید. ارزشی که بازار به کار شما می دهد بازخوردی در مورد چگونگی کارتان است اما قبل از اینکه بتوانید ارزشی برای کارتان به دست آورید ابتدا باید خلاق باشید و با راه حل های نوآورانه ای روبرو شوید. شما باید مواردی که هنوز حل نشده اند یا به طور چشمگیری راه حل های فعلی برای بهبود این مسائل کارساز نیست را پیدا کنید.

دستیابی به همه چیز سخت است. هر ماه تعداد خیلی زیادی محصول جدید راه اندازی می شود. اکثر محصولات اراده شده توسط شرکت‌ها مفید نیستند و بسیاری از آنها شکست خورده اند زیرا برای آنها نیازی واقعی در بازار نیست. البته تعداد زیادی از آنها فقط به علت بازاریابی و فروش نامناسب شکست می خورند.

علاوه بر ایجاد ارزش، نیاز به ارائه ارزش محصول به بازار است. این به معنی بازاریابی به بخش های مختلف مشتری، برقراری ارتباط با مشتریان و درگیر شدن با کانال های توزیع مختلف است. در حالی که این کار را انجام می دهید، شما باید گزاره ارزشمند و منحصر به فرد خود را بگوئید، بگویید چگونه شما بهتر، سریع تر و متفاوت تر از دیگر محصولات موجود در بازار است.

اکثر کارآفرینان فکر می کنند که محصولشان به فروش می رسد. آنها با محصول خود عاشق می شوند و چون معمولا آن را برای خود ارزشمند می بینند، فکر می کنند که تقریبا هر کسی در جهان این محصول را ارزشمند می بیند.

باید توجه داشته باشد که بدون بازاریابی هیچ محصولی وجود ندارد.

اول از همه: بدون بازاریابی کافی، مردم حتی نمیتوانند در مورد محصول شما اطلاعات خاصی بدانند. اگر آنها در مورد محصول شما نمی دانند، نمی توانند آن را خریداری کنند. ثانیا، مردم در روز برای بسیاری از محصولات صدها تبلیغ مختلف مشاهده می کنند. بازارها اشباع شده و میلیون ها محصول برای توجه مصرف کنندگان رقابت می کنند.

اگر می خواهید مورد توجه مشتریان قرار بگیرید، باید متفاوت، منحصر به فرد و ده برابر بهتر از تمام رقابت‌ها برای محصول خود باشید. مصرف کنندگان به خوبی نیازهای خود را می دانند و خواستار واقعی محصول هستند، بنابراین اگر واقعا بخواهید آنها را وفادار نگهدارید، باید با بازریابی درست برای محصول خود مشتریان بالقوه خود را تحت تاثیر قرار دهید.

کارآفرینان باید با بازاریابی و فروش عاشق شوند؛ حتی بیش از ساختن محصولات. برای افراد معمولی، به نظر می رسد که من فکر می کنم بنابراین من هستم، اما برای کارآفرینان، این گفتار بسیار متفاوت است؛ من می فروشم بنابراین من هستم لحظه ای که کارآفرین فروش و بازاریابی را متوقف می کند، همه چیز از بین میرود.

بازاریابی در مقابل فروش

بسیاری از مردم نمی دانند تفاوت بین بازاریابی و فروش چیست. شما یک محصول دارید شما می خواهید یک نفر را قانع کنید که آن را خریداری کند. شما با آنها می نشینید و آنها را متقاعد می کنید که به آنها بگویید که چرا محصول شما خوب است، چرا باید آنرا بخرند، درباره قیمت ویژه ای که می توانید به آنها ارائه دهید و غیره توضیح دهید. آنها سوالات و اعتراضات دارند و شما سعی می کنید به همه آنها پاسخ دهید، با یک هدف واحد: بسته شدن فروش.

شما می توانید همین کار را با یک اتاق پر از مردم انجام دهید. اما محصول شما خیلی خوب است، شما می خواهید آن را به هزاران و هزاران نفر فروخته باشید. چطور می توانید این کار را انجام دهید؟ شما به یک رسانه نیاز دارید، چیزی که پیام شما را به هزاران نفر منتقل می کند.

اگر محصول شما به درستی ساخته نشده باشد و مناسب نیاز جامعه نباشد، بازاریابی احتمالا آسیب بیشتری نسبت به سود شما در بلند مدت خواهد داشت. بنابراین ابتدا اطمینان حاصل کنید که محصول شما ارزش ارائه را داشته باشد.

شما خود را با رزومه خود از طریق پست های وبلاگ، مقالات، مصاحبه ها، پروژه هایی که اجرا می کنید به بازار عرضه می کنید. علاوه بر این، اینترنت و شبکه های اجتماعی ابعاد کاملا جدیدی برای بازاریابی محصول شما تبدیل شده اند.

اگر از شبکه های اجتماعی استفاده نکنید، نمیخواهید محصولتان را به فروش برسانید و همه این ها را به عنوان یک عمل بد بدانید.

بازاریابی و فروش بخش مهمی از زندگی هستند، هر دو آنها را یاد بگیرید.

نرم افزار حسابداری شایگان سیستم